تربچه!

محرم و جهرم

سلام گلکم خوبی مامانی؟ ما الان جهرم هستیم! امسال تاسوعا نتونستم با بابا برم بیرون دسته ها رو نگاه کنیم, چون صبح رسیدیم منم خوابیدم, بابا خودش تنها رفت. اما عاشورا با بابا رفتیم. چند تا عکس هم گرفتم, گذاشتم توی پیج اینستاگرام. امسال عمو سعید نیومد جهرم, چون قبلش برا پایان نامه اش مرخصی گرفته بود, دیگه نتونست مرخصی بگیره. عمه سلما هم 3 هفته دیگه امتحان تافل داره, برا همین حسابی سرگرم درس خوندن هست  امشب با مامان جون خدیجه رفتیم خونه ی خاله فاطمه ی بابا سینا! «زن داداش خانم پسرخاله ی بابا» یک نی نی دوقلو داره  خیلی بامزه بودن, دختره خیلی خوش اخلا...
15 آبان 1393

محرم امسال

سلام گلکم خوبی مامانی؟ محرم امسال هم از راه رسید. عزیزکم برات نذر کردم. شب شام غریبان, به نیت حضرت رقیه (س). قراره مثل هرسال, تاسوعا و عاشورا بریم جهرم. امسال احتمالا عکس نمی گیرم, به قول بابا سینا, دوربین حرفه ای توی جهرم خیلی جلب توجه می کنه. برا همین خیلی خوب نیست!   امروز به خاله های بابا سینا زنگ زدم و احوال پرسی کردم. کلی خوشحال شدن!   راستییییییی عمو سعید اون هفته دفاع پایان نامه داشت. خدا رو شکر خیلی راضی بود. دیگه رسما شد مهندس ارشد نفت! ایشالا یک زن عموی خوب هم گیرت بیاد!   خب فعلا خبر دیگه ای نیست!...
6 آبان 1393

سقای فرشته ها

سلام گلکم خوبی مامانی؟ عزیزکم می دونم که الان اون بالا، شدی سقای فرشته ها. می دونم داری توی "هیات فرشته ها" آب و شربت می دی دستشون. عزیزکم بهت افتخار می کنم حضرت عباس (ع) نگه دارت باشه و دعای امام حسین (ع) پشت سرت برا ما هم دعا کن گلکم ان شاالله میای پیشمون و سقای زمینیان هم میشی می برمت مراسم شیرخوارگان حسینی (ع) بزرگ تر هم که شدی با بابا میری هیات   دلم برا مراسم بیت یک ذره شده دو سال افتخار حضور زیر بیرق ولایت توی ایام عاشورا رو داشتیم اما امسال .... اگه از اون بالا مراسم بیت رو می بینی، به جای من و بابا هم سینه زنی کن دوستت دارم ...
11 مهر 1391

نشونه ...

سلام گلکم خوبی مامانی؟ من و بابایی هم بد نیستیم امروز یه پیامک عجیب برا بابا سینا اومد: "ضمن تبریک انتخاب شما در سفر سوریه-لبنان ...." اون لحظه من و بابایی با بهت و حیرت به هم نگاه میکردیم (بی اختیار یاد سفر کربلامون افتادیم -یه روز سر فرصت ماجرای سفر کربلا رو برات تعریف می کنم-) باورمون نمی شد بابا سینا چند وقت پیش توی قرعه کشی سفر دانشجویی به سوریه و لبنان اسم نوشته بود از بین 28هزار نفر فقط 5هزار نفر میخواستن و در کمال ناباوری، اسم من و بابایی هم دراومده به قول بابایی میریم سوریه، زیارت بعدشم میریم لبنان، سیاحت!    واقعا انتظارش رو نداشتیم راستش...
10 مهر 1391

نوروز

  روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است  گر کُند یوسف زهرا نظری ، نوروز است لحظه ها در تپش تاب وتب آمدنش آسمان چشم به راه قدمش هر روز است     اللهم عجل لولیک الفرج   نوروز مبارک     ...
26 اسفند 1390

مُحرم

  قالَ علي ابن موسي الرِّضَا عليه السلام: إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيةِ يحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَتْ فِيهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِي فِيهِ ذَرَارِينَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثِقْلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِي أَمْرِنَا امام رئوف، علي ابن موسي الرضا عليه السلام فرموده اند: محرم ماهي بود که در دوران جاهليت، خونريزي در آن را حرام مي دانستند اما در اين ماه، خونِ ما حلال شمرده شد؛ حرمتِ ما هتک شد؛ ...
5 آذر 1390

ای اهل حرم ...

  ای اهل عالم این عید گذشت و خبر از یار نیامد بر زخم دل فاطمه غمخوار نیامد چند شب دگر مانده که با ناله بگوییم: "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد..."   التماس دعا ...
30 آبان 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد