تربچه!

رئیس و کودک!

  روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام» رییس پرسید: «بابا خونس؟» صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله» ـ می تونم با او صحبت کنم؟ کودکی خیلی آهسته گفت: «نه» رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: «مامانت اونجاس؟» ـ بله ـ می تونم با او صحبت کنم؟ دوباره صدای کوچک گفت: «نه» ریی...
16 تير 1390

عشق ...

پیرمردی فرتوت صبح زود از خانه اش خارج شد . موقع رد شدن از عرض خیابان با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که از آنجا رد می شدند به سرعت او را به نزدیكترین درمانگاه رساندند . پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید از تو عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه  . پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او میخورم . امروز به حد كافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود  . یكی...
13 تير 1390

زنگ انشا!

سلام گلکم خوبی مامانی؟ امروز انشای یک بنده ی خدا رو برات میذارم اما این رو بدون: هیچ جا ایران خودمون نمیشه!   موضوع انشا: خارجی ها پدرم همیشه می‌گوید " این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند " البته من هم می‌خواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم   ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج می‌دانم . تازه دایی دختر عمه‌ی پسر همسایه‌مان در آمریکا زندگی می‌کند برای همین هم پسر همسایه‌مان آمریکا را م...
3 تير 1390

کنکور تربچه ای!

  هنر ----------------------------------------- هنرپيشه معروف سينما ؟ الف) محمدرضا گلزار ب) محمدرضا علفزار ك) محمدرضا گندمزار ش) محمدرضا دشت هنرپيشه مرحوم سينما ؟ الف) رضا ژيان ب) رضا ماكسيما ك) رضا فولكس ش) رضا خاور هنرپيشه مرحوم فيلم "ممل آمريكايي" ؟ الف) نعمت الله گرجي ب) نعمت الله ساقه طلايي ك) نعمت الله شيرين عسل ش) نعمت الله مينو هنرپيشه زن معروف سينما ؟ الف) هديه تهراني ب) كادوي تهراني ك) چشم روشني تهراني ش) قابل نداره تهراني بازيگر چشم روشن سينما و تلوزيون ؟ الف) پارسا پيروفر ب) فارسا فيروزپر ك) پارسا پيروزپر ش) فارسا فيروزفر يكي از آهنگ هاي منصور ؟ الف) ديوونه ب)خل ك) منگل ش) عجوج...
15 خرداد 1390

مركز آموزش بزرگسالان !!!

  مركز آموزش بزرگسالان برگزار مي‌كند: كلاس‌هاى پائيزه براى آقايان ثبت نام تا پايان شهريور ماه توجه: به دليل پيچيدگى و مشكلى موضوعات، براى هر كلاس بيش از ٨ نفر ثبت نام نمي‌شود كلاس ١ چگونه جايخى را پر مي‌كنند؟ كلاس ٢ آيا دستمال توالت خود به خود عوض مي‌شود؟ كلاس ٣ مسئوليت پذيري در قبال سطل زباله بردن يا نبردن ؟ كلاس ٤ تفاوت‌هاى بنيادى بين سبد لباس‌هاى كثيف و كف زمين كلاس ٥ آيا ظرف‌هاى غذا مي‌توانند خودشان پرواز كنند و در سينك آشپزخانه فرود آيند؟ كلاس ٦ گم كردن ريموت كنترل و از دست دادن هويت كلاس ٧ يادگيرى چگونگى پيدا كردن چيزها ..... ابتدا نگاه كردن به سرجا...
8 خرداد 1390

بچه ها دیروز، بچه های امروز ...

این متن رو یه جا خوندم خییییییلی به دلم نشست: ما که با پسرشجاع و میتی کومان بزرگ شدیم، اینیم! وای به حال بچه های امروز که با، عمو پورنگ و خاله شادونه بزرگ میشن !                ...
29 ارديبهشت 1390

فرشته ای به نام "مادر"

  کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: “می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟” خداوند پاسخ داد: “از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام. او از تو نگهداری خواهد کرد.” اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه: “اما اینجا در بهشت ، من هیچ کار جز خندین و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.” خداوند لبخند زد: “فرشته تو برایت آواز می‌خواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.” کودک ادامه داد: “من چطور می توانم بفهمم مردم چه می‌...
28 فروردين 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد