مراسم عقد!
سلام گلکم
خوبی مامانی؟
ما الان تهران هستیم!
داستان از اینجا شروع شد که بهمون خبر دادن پسردایی بابا سینا به سلامتی میخواد عقد کنه.
اون هم کجا؟
اصفهان!
از طرفی هم من می خواستم عمه سلما رو حتما حتما قبل از رفتنش به آلمان ببینم, چون واقعا دلم طاقت نداره.
با خودمون گفتیم به به, چه موقعیتی بهتر از این!
مامان جون خدیجه و باباجون منصور روز پنجشنبه از جهرم اومدن پیش ما.
صبح جمعه هم همگی حرکت کردیم به سمت اصفهان.
ساعت 12:30 رسیدیم اصفهان.
دایی بابا سینا (پدر داماد!) برای فامیل هایی که از جهرم و شیراز اومدن, خونه اجاره کرده بود.
یک آپارتمان دوخوابه با یک پذیرایی بزرگ.
حدود 25 نفر بودیم!!!
خلاصه برا ناهار همگی مهمون پدر داماد رفتیم رستوران.
بعدش هم یک کم استراحت کردیم و رفتیم به سمت محضر.
عقد تا ساعت حدود 9 شب طول کشید
بعد همگی مهمون خانواده ی عروس رفتیم تالار برا شام.
خدا رو شکر مراسم خیلی خوبی بود.
ایشالا همه ی جوون ها خوشبخت بشن.
ساعت 2 هم رسیدیم خونه.
صبح شنبه بعد از خوردن صبحانه, به سمت تهران راه افتادیم.
ساعت حدود 3 رسیدیم تهران اما از اونجایی که پلاک ماشین ما فرد بود و خونه ی عمو سعید توی منطقه ی طرح زوج و فرد, 2 ساعت توی حرم امام خمینی موندیم.
الان هم که از خونه ی عمو سعید دارم برت می نویسم.
راستی
خاطرات و تجربیات نمایشگاه رو حتما برات می نویسم.
خبر دیگه ای نیست
دوستت دارم عزیزکم
صفحه ی مامان تربچه در اینستاگرام
kianaafzali@