تربچه!

سفرنامه ی کیش/ روز اول

1392/10/16 8:27
نویسنده : مامان تربچه!
688 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلکم

خوبی مامانی؟

ما از سفر برگشتیم!

اول بگم که برنامه ی سفر اون قدر فشرده بود که نتونستم از توی هتل برات بنویسم.

خب.سه شنبه 26/9/92 ساعت 19 بلیط داشتیم. ساعت 18 فرودگاه بودیم و پرواز بدون تاخیر انجام شد 

ساعت 20 رسیدیم کیش. بیرون از فرودگاه, ترانسفر هتل منتظرمون بود. یک مینی بوس که ایستاده بود و تمام مسافرای هتل ارم رو سوار می کرد. وقتی همه سوار شدن به سمت هتل حرکت کردیم. تا رسیدیم هتل ساعت 9 بود, جاگیر شدیم و رفتیم به طرف بازار! آخه شدیدا نیازمند سه پایه برا دوربین بودم. یک کم گشت زدیم اما چیزی گیرمون نیومد و برگشتیم هتل و به معنای واقعی بی هووووووش شدیم! 

 

چهارشنبه 27/9/92

صبح ساعت 5:45 بیدار شدیم و رفتیم سمت ساحل برای دیدن طلوع خورشید. تا ساحل 10 دقیقه راه بود و هوا بسیاااااااار عالی. یک کم پیاده روی کردیم تا خورشید طلوع کرد.

واقعا منظره ی باشکوهی هست. مو به تن آدم راست میشه. سبحان الله. 

"سلام خورشید, سلام صبح, سلام دنیا" 

شروع یک روز پر انرژی با دیدن یک طلوع فوق العاده 

ساعت 7:30 برگشتیم هتل, یک کم استراحت کردیم و رفتیم برا صبحانه. بعد از صبحانه, به طرف بازار راه افتادیم. اما باز هم سه پایه گیرم نیومد.

از خیرش گذشتم! رفتیم هایپرمارکت و بلیط نقاط تفریحی که در نظر داشتیم رو خریدیم.

چون شنیده بودیم هایپر مارکت نسبت به بقیه ی جاها, بلیط رو ارزون تر میده. واقعا هم همین طور بود.

گردشگری هتل ما, تور جزیره رو میداد نفری 10.000 تومن اما ما از هایپرمارکت خریدیم نفری 5.000 تومن!!!!! 

پارک دلفین (65.000) و کشتی آکواریوم (25.000) رو هم گرفتیم.

کشتی آکواریوم برا همون روز ساعت 12 ظهر بود. قدم زنان رفتیم به طرف اسکله تفریحی. نیم ساعتی اونجا نشستیم و سوار کشتی آکواریوم شدیم.حدود نیم ساعت روی عرشه ی کشتی نشستیم و برنامه ی موسیقی زنده رو تماشا کردیم. بعدش هم کشتی به قسمت مرجانی رسید و ایستاد,

2گروه شدیم, گروه اول  رفت قسمت پایین کشتی که به صورت شیشه ای بود و 2متر زیر آب بود.

ما هم از روی عرشه برا ماهی ها نون و بیسکوییت می ریختیم و اونا هم جمع میشدن دور کشتی. خیلی قشنگ بود. مشابه این صحنه رو توی قشم هم دیده بودیم البته از روی قایق و خیلی واضح تر!

بعدش نوبت گروه ما شد, رفتیم پایین کشتی و جلوی پنجره ها نشستیم و کلییییییییی ماهی های خوشکل دیدیم. بعدش هم برگشتیم روی عرشه و با برنامه ی موسیقی زنده برگشتیم ساحل! البته چون سانس آخر صبح بودیم به جای 1 ساعت, 1 ساعت و 20 دقیقه برنامه مون طول کشید.

خب حالا باید به سرعــــــــــــــــت خودمون رو می رسوندیم هتل   چون برا ساعت 3 بلیط گشت جزیره گرفته بودیم, ساعت 1:30 بود و ما هنوز ناهار هم نخورده بودیم. با تاکسی برگشتیم هتل و سریع رفتیم رستوران. رستوران خییییییلی شلوغ بود و 20 دقیقه طول کشید تا میز گیرمون اومد  حالا تازه باید منتظر گارسن می شدیم تا بیاد سفارش بگیره. بابا سینا پرید و گارسن رو به زور آورد سر میز تا سفارش بگیره!

بعدشم دیدیم چه قدر غذا آوردن طول کشید, دوباره بابا سینا پرید و غذا رو به زور آورد سر میز!!!!!!!! 

خلاصه در حین غذا خوردن بودیم که لیدر تور زنگ زد و گفت من جلو هتل منتظر شما هستم! ما هم سریع لقمه رو گذاشتیم دهنمون و رفتیم!

اول رفتیم کاریز. یک قنات قدیمی و باستانی که بخش خصوصی اون رو بازسازی کرده. جالب بود. یک جاییش بود که روی سقفش فسیل یک لاکپشت 4.5 میلیون ساله بود. عکس فسیل رو گذاشته بودن و زیرش نوشته بودن این فسیل رو کشف کردیم و .... خلاصه کارگرها هنگام کار, با بیل و کلنگ این فسیل رو از بین بردن!!!!!!! 

وای من و بابا سینا کلی خندیدیم. همچین با افتخار هم نوشته بود انگار واقعا توجیه نشده که اثر باستانی از بین رفته.

اگه من جای اینا بودم روی باقیمانده ی فسیله هم ماله می کشیدم که کسی نفهمه چه گندی زده شده. والا آبرو داریش بیشتر بود. 

خلاصه. بعدش رفتیم شهر باستانی حریره. یک شهر باستانی که در اثر زلزله خراب شده بود و داشتن بازسازیش می کردن.

و در نهااااااایت رسیدیم به غروب معروف کشتی یونانی  یک کشتی تفریحی که چندین سال پیش از یونان داشته می رفته نمی دونم کجا, چشمش جزیره ی کیش رو نمی بینه و به گل می شینه. هرکاری می کنن در نمیاد برا همین آتیشش می زنن و برمی گردن کشورشون (این یونانی ها هم کلا با آتیش حال می کردن (جریان اسکندر مقدونی و تخت جمشید رو که می دونید) 

حالا این کشتی شده یکی از جاذبه های گردشگری کیش که متاسفانه به شدت پوسیده شده و کسی به دادش نمی رسه. و چون در قسمت غربی کیش قرار داره, غروب های فوق العاده زیبایی داره.

در آخر هم رفتیم پدیده ی کیش. اونجا پیاده مون کردن و گفتن تا ساعت 11 شب می تونید اینجا بچرخید و بعدش با مینی بوس های همین جا برگردید مرکز شهر. ما هم تا ساعت 8 شب گشت زدیم. جای خوبی بود. البته خرید آنچنانی نکردیم. در واقع کلا توی این سفر خرید نکردیم! آخه چیزی لازم نداشتیم.

تا رسیدیم هتل هم, همچون شب گذشته بی هوووووووش شدیم! 

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد