تربچه!

مراسم رب گوجه!

1390/6/25 8:40
نویسنده : مامان تربچه!
2,123 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلکم

خوبی مامانی؟

چند روزی هست که اومدیم جهرم پیش مامان جون خدیجه اینا. امااااااااااااااان از گرما.

برات بگم از اولین مراسم رب گوجه مامان کیانا!

مامان جون خدیجه اینا دو صندوق گوجه گرفته بودن و رب گوجه درست کرده بودن. بابا سینا هم گفت منم میخوام! واسه همین رفت و یک صندوق گوجه گرفت و اومد.

و اما مراسم!

مامان جون خدیجه و بابا سینا گوجه شستن و من و عمه سلما قاچشون زدیم. بعد نمک بهشون پاشیدیم و گذاشتیمشون توی آفتاب. هر از گاهی باید گوجه ها هم میخورد تا آفتاب به همشون برسه و لهشون کنه. تا عصر گوجه ها کاملا له شد

گوجه ها ی له شده

گوجه ها ی له شده

 

و حالا نوبت صاف کردنشون بود. از صافی ردشون کردیم تا تخم ها و تفاله هاش رو بگیریم

صاف کردن گوجه ها

صاف کردن گوجه ها

 

گوجه های صاف شده

گوجه های صاف شده

 

بعد مامان جون خدیجه اون ها رو گذاشت روی گاز. حدود 4-5 ساعت جوش خورد. شب وقت استراحت گوجه ها و ما بود! صبح که شد مایع به دست اومده رو ریختیم توی سینی و گذاشتیم توی آفتاب

مایع رب در آفتاب

مایع رب در آفتاب

 

من هم از هیجان هر از گاهی می رفتم توی حیاط و نگاهش می کردم! بابا سینا هم همشون میزد تا زودتر آبشون بخار بشه.

چون آفتاب خیلی جون نداشت یک روز دیگه هم کار برد. شب سینی ها رو آوردیم توی آشپزخونه و صبح فردا دوباره توی آفتاب.

تا ظهر رب ما آماده بود!

رب گوجه

رب گوجه

 

رب گوجه

 

خیــــــــــــــــــــلی هیجان انگیز بود. این اولین باری بود که رب گوجه درست می کردم. چه قدر هم خوش گذشت. یک صندوق 20 کیلویی گوجه شد دو شیشه رب گوجه غلیــــــــظ و از همه مهم تر سالـــــــــــــــــــم. تنها مواد نگه دارنده ی این رب، نمک هست.

خوش به حال قدیمی ها که همه چیز رو خودشون درست می کردن. ماست، رب، ترشی، مربا ... حالی می کردن ها!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاله جون
25 شهریور 90 12:48
سلام مامانی تربچه یادمه وقتی کوچیک بودم یعنی دوره دبستان می گذروندم.مامان منم رب گوجه درست می کرددقیقا نمکش یادمه-ولی این مزه رب گوجه دستی خیلی فرق داره وخوشمزه است.ما که ذوق می کردیم چون مزه شوری داشت.وااای خدا هوس کردم
مامان امیر علی
25 شهریور 90 13:52
سلام وای چه جلب و خوش به حالتون از این رب باحال و تازه و سالم.
مامان فهیمه
25 شهریور 90 15:02
سلام: چه مراسم جالبی... اوووم چه ربهایی...نوش جان...
مامان علیرضا
25 شهریور 90 23:04
به به تغذیه سالمممممممممممممممم دیگه تقریبا داره به ارزو تبدیل میشه
مامان ارميا
26 شهریور 90 8:50
چه جالب، نديده بودم توي آفتاب رب درست كنن. شايد به خاطر گرماي هواي بعضي شهرها اين طور رسم دارن. مامان من يادمه وقتي بچه بودم گوجه ها رو با دست له مي كردن و بعد روي گاز هم تا آخد مي پختن. آب رب با همان گاز بخار مي شد.


آره این هم یک روشش هست اما گرمای جهرم صدتای اجاق گاز کار میکنه!
مامان نی نی ناز
26 شهریور 90 10:13
سلام ...
رب خونگی معلومه که سالمتر و خوشرنگتر و خوشمزه تره ...
ولی خداییش 20 کیلو بشه 2 شیشه آدم دلش نمی آد بریزه تو غذا
ههههههههههه
خداقوت خانوم کدبانو

این دو شیشه حدودا معادل 5 تا قوطی رب کارخونه ای هست چون خیلی غلیظه
سارینا
26 شهریور 90 11:14
سلااااااااااام
بهبه رفتی اونجا عجب فعالیتی هم میکنی خسته نباشی رب درست کردن خیلی سخته من که همیشه بی خیالشم
عروس جدیدتونم مبارک باشه ایشالله خوشبخت بشن وتو جشن عقدشون نی نی گولوت تو دلت باشه


سلام
منم فکر می کردم سخته اما خیلی راحت بود. البته ما 4نفر بودیم
نازنین نرگس نفس مامان
26 شهریور 90 18:48
افرین به خانم خونه که زحمت کشیده و یه رب سالم درست کرده
مامان ابوالفضل
27 شهریور 90 18:13
به به آفرین مرحبا احسنت حالا شدی یه کدبانوی تمام عیار کوکب خانوم
ترمه و مامانش
28 شهریور 90 18:58
وای خدای من یادش بخیر ماهم اونموقع این مراسم ها را داشتیم البته بزرگترهامون حالا دیگه خبری نیست هنوز بوی گوجه فرنگی های خوب اونموقع توی مشامم هست
مامان ماهان
29 شهریور 90 12:46
به به چه رب خوشرنگی آفرین خانم خانما
مادر کوثر
5 مهر 90 14:48
چه جالب! پدرو مادر من جهرم زندگی میکنن.... دلم تنگ شد براشون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد