عاشورای 91
سلام گلکم
خوبی مامانی؟
امروز عاشوراست. مثل همه ی عاشوراها، دلگیر و سنگین. برای سلامتی آقای مهربون صدقه دادم و دائم سوره ی والعصر می خونم. آخه آقا صاحب عزا هستن. خیلی ناراحت هستن و ما باید برا سبک شدن غمشون، براشون دعا کنیم و صدقه بدیم.
و مثل هر سال اومدیم جهرم. با بابا سینا و عمو سعید رفتیم خیابون و دسته ها رو نگاه کردیم. البته دیشب همگی رفتن حسینیه اما چون سرد بود من نرفتم.
ایشالا خدا از همه قبول کنه.
به زودی خبر جدیدی برات دارم!
منتظر باش
دوستت دارم عزیزکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی