تربچه!

کودکی هایم ...

1390/2/11 9:13
نویسنده : مامان تربچه!
915 بازدید
اشتراک گذاری

کودکی ها

 

 

کودکی هایم اتاقی ساده بود

 


قصه ای ، دور ِ اجاقی ساده بود

 


شب که می شد نقشها جان می گرفت

 


روی سقف ما که طاقی ساده بود

 


می شدم پروانه ، خوابم می پرید

 


خوابهایم اتفاقی ساده بود

 


زندگی دستی پر از پوچی نبود

 


بازی ما جفت و طاقی ساده بود

 


قهر می کردم به شوق آشتی

 


عشق هایم اشتیاقی ساده بود

 


ساده بودن عادتی مشکل نبود

 


سختی نان بود و باقی ساده بود

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آبجی فهیمه
11 اردیبهشت 90 9:40
سلام:
منم یه دفعه دقیقا مثل شما بودم..اما به قول خودتون رفتم مرخصی...
یکی از اقوام ما تو ماه چهارمش که حامله بوده بازم....می شده...
تا خواست خدا چی باشه.
انشالله خدا یه فرزند سالم و صالح بهتون عطا کنه.
یه سر بزنید به وب ریحانه کوشول.
دلتون آروم


سلام
ممنون از لطفتون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد