پایان نامه ی خسته کننده
سلام تربچه ی مامان
من خییییییییییییییلی عصبانیم
از چهارشنبه تا حالا دارم زنگ می زنم به دانشکده تا تاریخ دفاعم رو مشخص کنم اما کسی جواب نمی ده
دیگه گفتم بذار زنگ بزنم به منشی رئیس گروه، اون هم اولش بر نمی داشت. اونقدر زنگ زدم تا بالاخره جواب داد. گفتم من با مسئول تحصیلات تکمیلی کار دارم
گفت رفته مرخصی، شاید هفته ی دیگه بیاد
وااااااااااااااای خدای من، هیچ کس رو هم به جاش نذاشتن تا کار دانشجوی بدبخت راه بیافته
حالا من چه کار کنم
خسته شدددددددددددددددددم از دست این پایان نامه ی لعنتی
از اسفند تا حالا می خوام دفاع کنم هر دفعه یک چیزی پیش میاد
پیر شدم با این پایان نامه نوشتن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی