آرمه داری خاله جون نرگس
سلام گلکم
خوبی مامانی؟
دیروز عصر دعوت شدیم به مراسم "آرمه داری" خاله جون نرگس.
خوش گذشت. یعنی بد نبود!
سفره ی رنگینی انداخته بودن. سالادالویه، آش ماست، انواع آجیل، نقل و ...
خلاصه چندتا از خواهرشوهرهای خاله جون نرگس با بچه هاشون و همه ی خاله های بابا سینا و بچه هاشون بودن.
بعد از صرف غذا و کمک در شستن ظرف ها، با عمه سلما و دخترخاله ها و دختردایی های بابا سینا نشستیم و کلی خندیدیم
اولش با جک گفتن شروع شد بعدش هم زدیم توی فاز تست هوش و معما!
مامانت هم از این سوال های هوووووش سربلند بیرون اومد!!!
بین خودمون بمونه مامانی
اونجا یک کم دلم گرفتدائم مراسم آرمه داری خودم رو تصور می کردم و توی دلم آه می کشیدیم.
ناگفته نمونه چندتا از فامیل های بابایی هم برا مراسم آرمه داری من نقشه کشیدن و به مامان جون خدیجه توصیه هایی کردن!!!
پ.ن
من فکر می کردم همه ی جای ایران این مراسم برگزار میشه اما برخی دوستان از این مراسم اطلاعی نداشتن. خلاصه اش اینه که:
مادر زن در 3ماه اول بارداری دخترش طی مراسمی غذاهایی که خانم حامله دلش میکشه و علاقه پیدا میکنه (مثل آش و ...) رو آماده میکنه و خانواده ها رو دعوت میکنه تا جلوی دخترش بشینن و بخورن!!!
به اسم زن حامله همه میخورن به جز خودش! چون خودش نمیتونه اون همه غذا رو یک جا بخوره! اگه چیزی اضاف اومد هم همه میبرن برا خانواده هاشون! شاید هم چیزی تهش موند واسه خود اون بیچاره!!!
خلاصه این که من هیییییییییچ علاقه ای به این مراسم و مراسم های مشابه ندارم و اگه توی این پست نوشتم "مراسم آرمه داری خودم رو تصور می کردم ..." منظورم این مراسم پر زحمت و پر استرس نبود (پر استرس به خاطر این که معمولا آخرش خانواده ی شوهر ایراد هم میگیرن که فلان چیزش کم بود. البته خدا رو شکر خانواده های من و شوشو از این خاله زنک بازی ها ندارن)!!!
یک دور هم جمع شدن ساده با یک عصرانه ی مختصر هم میتونه بهانه ی خوبی واسه دید و بازدید از زن حامله باشه.
نظر شما چیه؟